*تنها تو بخوان*

ساخت وبلاگ
آخرین روزای شهریور،وقتی کم کم داشتیم به پاییز نزدیک می‌شدیمدستاشو محکم تو دستام گرفتم وازش خواستم بهم قول بده، قولِ مردونه!با تعجب ازم پرسید:چه قولی؟!گفتم:• پاییز فصل بی‌وفاییه،تکلیفش با خودش‌هم روشن نیست!•یه روزش، بارونی و دلگیر و سرده، یه روزش آفتابی و گرماما، تو بلاتکلیف نشوسرد نشو، عوض نشو•برگها رنگ عوض میکننبعضی زرد و بعضی قرمز و قهوه ایو کم کم خشک میشن و در نهایت از درخت جدا میشناما تُ یک رنگ بمونتُ از من جدا نشو...•وقت هایی که نمیتونم کنارت باشمتُ دلگرم به بودنه هیچ غریبه ای نشو• تو روزای سردی که پرستوها بی وفاییشون گل میکنه و کوچ میکنن به جای بهترتُ، تو روزای سخت بی وفا نشو و ولم نکنقلبم فقط آشیونه‌یِ توِاز قلب من کوچ نکن• قول بدهقول بده که بمونی و فقطهوایِ پاییز ابری باشهنه هوایِ دل مناین فقط ابرها باشن که میبارننه چشمای من!بزار فقط تو پاییزاین خورشید باشه که روز به روز از من رو برمیگردونه،نه تُ.. آره، پاییز فصل قشنگیهاما گاهی وقتا بدجور داغ به دل خیلی ها گذاشتهنذار داغ به دل منم بزاره...•اگه قول بدی که باشیبی شک پاییز برام بهترین فصل ساله... نوشته شده در پنجشنبه سی ام شهریور ۱۳۹۶ساعت 13:56 توسط atefe| *تنها تو بخوان*...ادامه مطلب
ما را در سایت *تنها تو بخوان* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3ialonefor9 بازدید : 25 تاريخ : يکشنبه 8 بهمن 1396 ساعت: 18:37

  آخر پاییز است و من جوجه هایم را شمردم. یکی کم بود. همان که عاشق گربه ی همسایه شده بود. همان که نه از پنجه می ترسید نه از دندان تیز.همان که هرچقدر نصیحتش می کردم ، جوجه بودنش را جدی نمی گرفت و گلوله ی کاموایی را به سمت گربه هل می داد و کرم های باغچه را با او شریک می شد... بی زحمت ای همسایگان عزیز، گربه هایتان را بشمارید اگر یکی کم بود، خاطرتان جمع که من به دنبال نشانی اش نیستم. شما هم نباشید، فقط می شود گفت تمام طول پاییز که ما سردمان بوده، آن ها بی وفقه زندگی کرده اند. مرجان_ریاحی     نوشته شده در یکشنبه بیست و هشتم آذر ۱۳۹۵ساعت 23:10 توسط atefe| *تنها تو بخوان*...ادامه مطلب
ما را در سایت *تنها تو بخوان* دنبال می کنید

برچسب : پاییز, نویسنده : 3ialonefor9 بازدید : 60 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 10:40

      ساعت دوازده شب است. او مولانا می خواند و من رمان ورق می زنم. سرش را از روی کتاب بلند می کند و می گوید:« گرسنه ام. نیمرو بخوریم؟...» می خندم که بخوریم اما تو درست کن.بلند می شود می رود سمت آشپزخانه. همانطوری که روغن را از توی کابینت برمی دارد و توی ماهی تابه می ریزد، می گوید: « خودت حس می کنی چقدر فرق کرده ایی؟ یادت هست از ساعت هشت شب به بعد خوردن تعطیل می شد؟ اگر می خواستی بروی مهمانی از صبح لب به غذا نمی زدی!...»لبخند می زنم، گذشته با دور تند می آید جلوی چشمانم، سکانس به سکانس، فریم به فریم، از یک جایی به بعد لبخند می زنم، از همان جا که دیگر نه منتقدی هست نه ممیزی. امسال چهل و پنج ساله *تنها تو بخوان*...ادامه مطلب
ما را در سایت *تنها تو بخوان* دنبال می کنید

برچسب : ساعت, نویسنده : 3ialonefor9 بازدید : 43 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 10:40

 پر میکشم از پنجره ی خواب تو تا تو هر شب من و دیدار، در این پنجره با تو از خستگی روز همین خوابِ پُر از رازکافی ست مرا،ای همه‌ی خواسته ها تو دیشب من و تو بسته ی این خاک نبودیممن یکسره آتش،همه ذرات هوا تو بیدارم اگر دغدغه‌ی روز نمی کردبا آتشمان سوخته بودی همه را تو پژواک خودم بودم و خود را نشنیدمای هرچه صدا ، هرچه صدا ، هرچه صدا - تو آزادگی و شیفتگی ، مرز نداردحتی شده ای از خودت آزاد و رها تو یا مرگ و یا شعبده بازانِ سیاست؟دیگر نه وُ هرگز نه، که یا مرگ که یا تو وقتی همه جا از غزل من سخنی هستیعنی همه جا - تو، همه جا - تو، همه جا - تو پاسخ بده ازاین همه مخلوق چرا من؟تا شرح دهم، از همه ی خلق چرا ت *تنها تو بخوان*...ادامه مطلب
ما را در سایت *تنها تو بخوان* دنبال می کنید

برچسب : میکشم, نویسنده : 3ialonefor9 بازدید : 71 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 10:40

      دلم غمناک تر از دیروز و فرداس . . . دلم ناساز تر از ساز اقاقي هاست . . . سر سازش نمی گیرد در این روزهای سرد عمر. . . مرا با خود کشان می برد هر حال . . . به زاری میکنم سازی . . . و ناساز است هنوز این ساز بد ساز . . . دلم باز می گیرد . . . چرا باز این همه ناسازي است یک جا  . .  . #عاطفه صادقی          نوشته شده در پنجشنبه سی ام دی ۱۳۹۵ساعت 19:54 توسط atefe| *تنها تو بخوان*...ادامه مطلب
ما را در سایت *تنها تو بخوان* دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 3ialonefor9 بازدید : 45 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 10:40

ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ ﻫﺮﺭﻭﺯ ﻣﯽ ﺁﯾﯽ ﻭ ﻣﯽ ﺭﻭﯼ، ﻣﻨﻈﻢ ﻭ ﺩﻗﯿﻖ ... ﮐﺴﯽ ﻗﺪﺭ ﺗﻮﺭﺍ شاید نداند ﺩﺭﺣﻀﻮﺭﺕ ﺳﺎﯾﺒﺎﻧﯽ ﺟﺴﺘﺠﻮﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ، ﺳﺎﯾﻪ ﺭﺍ ﻣﯽ ﭘﺴﻨﺪﻧﺪ ﻭ ﺑﺮ ﺗﻮ ﺗﺮﺟﯿﺢ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ، ﺑﺎ ﺁﻧﮑﻪ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻭ ﻫﺴﺖ ﺁﻥ ﺳﺎﯾﻪ ﺍﺯ ﺗﻮﺳﺖ ... ﺗﻤﺎﻡ ﺯﻧﺪﮔﯿﺸﺎﻥ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﻧﺪ ﺍﻣﺎ شاید از تو روی هم برتابند ﻭﻟﯽ ﻣﺎﻩ ﮐﻪ ﺑﺎﺷﯽ، ﯾﮏ ﺷﺐ ﻫﺴﺘﯽ ﻭﯾﮏ ﺷﺐ ﻧﯿﺴﺘﯽ، ﮔﺎﻫﯽ ﮐﺎﻣﻞ ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺎﻗﺺ ... ﻫﻤﻪ ﺷﯿﻔﺘﻪ ﺍﺕ ﻣﯿﺸﻮﻧﺪ، ﺑﺮﺍﯾﺖ ﻣﯽ ﺳﺮﺍﯾﻨﺪ، ﻋﺰﯾﺰﻣﯽ ﺷﻮﯼ، ﺣﺎﻝ ﺁﻧﮑﻪ ﻣﺎﻩ ﻫﻢ ﻧﻮﺭ ﻭ ﺯﯾﺒﺎﯾﯿﺶ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺗﻮ ﺩﺍﺭﺩ ... ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﺎﺵ، ﺣﺘﯽ ﺍﮔﺮ ﻫﻤﻪ ﺗﻮ ﺭﺍ ﻧﺨﻮﺍﻫﻨﺪ ... ﻣﻌﺪﻥ ﻧﻮﺭ، ﻣﻌﺪﻥ ﺑﺨﺸﺶ، ﺑﮕﺬﺍﺭ ﺗﺎ ﻫﻤﻪ ﻓﮑﺮﮐﻨﻨﺪ ﺗﮑﺮﺍﺭﯼ ﺑﻮﺩﻥ ﻭﻇﯿﻔﻪ ﺗﻮﺳﺖ ... ﺍﻣﺎ ﺑﺎﺯ ﻫﻢ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺑﺎﺵ     نوشته شده در جمعه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۵ساعت 8 *تنها تو بخوان*...ادامه مطلب
ما را در سایت *تنها تو بخوان* دنبال می کنید

برچسب : خورشید, نویسنده : 3ialonefor9 بازدید : 55 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 10:40

  بگذار اگر این‌بار سر از خاک برآرم بر شانه‌ی تنهایی خود سر بگذارم از حاصل عمر به‌هدر رفته‌ام ای ‌دوستناراضی‌ام، امّا گله‌ای از تو ندارم در سینه‌ام آویخته دستی قفسی راتا حبس نفس‌های خودم را بشمارم  از غربت‌ام این‌قدر بگویم که پس‌از توحتی ننشسته‌ست غباری به مزارم ای کشتی جان! حوصله کن می‌رسد آن‌روزروزی که تورا نیز به دریا بسپارم نفرین گل سرخ بر این شرم که نگذاشتیک‌بار به پیراهن تو بوسه بکارم ای بغض فرو خفته مرا مرد نگه دارتا دست خداحافظی‌اش را بفشارم ‌ فاضل نظری   نوشته شده در سه شنبه بیست و دوم فروردین ۱۳۹۶ساعت 16:27 توسط atefe| *تنها تو بخوان*...ادامه مطلب
ما را در سایت *تنها تو بخوان* دنبال می کنید

برچسب : بگذار, نویسنده : 3ialonefor9 بازدید : 49 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 10:40

  همه در رودخانه ی زندگی جاری اند.برخی خود را به دست آن میسپارند، برخی برخلافش دست و پا میزنند و برخی دیگر خود را غرق میکنند بی آن که لذت تلاش را تجربه کنند. و برخی هم چون رود می شوند،از رود میشوند و با آن جاری.و در این میان، گاه به کناری می آیند،گاه با شدت به صخره ها میخورند، گاه آرام میگیرند و گاه از آن جدا میشوند و قبل از رسیدن به دریا میگندند. پس چه باید کرد؟ چگونه باید پیمود رودخانه ی زندگی را؟ چگونه باید طی کرد آن را به پایان رساند؟آری باید جاری بود . . . مثل_رودخانه_روانپائولو_کوئیلو     نوشته شده در چهارشنبه سوم خرداد ۱۳۹۶ساعت 21:3 توسط atefe| *تنها تو بخوان*...ادامه مطلب
ما را در سایت *تنها تو بخوان* دنبال می کنید

برچسب : رودخانه, نویسنده : 3ialonefor9 بازدید : 58 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 10:40

به مَردی دل ببند که از علاقش به خودت مطمئنیقانونِ رابطه ها این است:مَرد باید عاشق تر باشدمَرد است که باید برای داشتنت تلاش کندمَرد است که باید پُر باشد از نیاز به تومَرد است که باید بجنگد...تو چرا نشسته ای کنجِ اتاق و زانوهایت را بغل گرفته ای و اشک می ریزی و روزهایت را آتش میزنی! چند سالت است مگر؟!اینکه می نویسی خسته شده ای، اینکه می نویسی دیگر کِشِش نداری، این فاجعه است، فاجعه!این روزهایت، بهترین روزهایت هستند...حالاست که باید بخندی، حالاست که باید رها باشی و آزاد، حالاست که باید دخترانگی کنی...نه که همه را خط بزنی و بنشینی کنجِ اتاق و دیوارهایش را خراش دهی و زار بزنی برای نداشتنِ مَردی که ح *تنها تو بخوان*...ادامه مطلب
ما را در سایت *تنها تو بخوان* دنبال می کنید

برچسب : مردی, نویسنده : 3ialonefor9 بازدید : 1462 تاريخ : پنجشنبه 2 شهريور 1396 ساعت: 10:40

      تمامی بدبختی های این کره خاکی از مفهوم شخصی "من" ناشی می شود. این مفهوم، ذات وجودت را می پوشاند. هنگامیکه به آن ذات درونی آگاه نباشی، در نهایت همواره بدبختی می آفرینی. هنگامیکه نمی دانی چه کسی هستی، یک "من" ذهنی می سازی تا جایگزین وجود الهی و زیبای تو شود و به آن "من" هراسان و نیازمند می چسبی.آنگاه حمایت و تقویت آن مفهوم کاذب "من"، نیروی محرک اصلی تو می شود.   *تنها تو بخوان*...ادامه مطلب
ما را در سایت *تنها تو بخوان* دنبال می کنید

برچسب : lk bennett,lk jordan,lk bennett usa, نویسنده : 3ialonefor9 بازدید : 27 تاريخ : شنبه 27 آذر 1395 ساعت: 10:16